کریمه اهل بیت

وبلاگی راجع به حضرت معصومه(ع)

کریمه اهل بیت

وبلاگی راجع به حضرت معصومه(ع)

شخصیت ممتاز فاطمه معصومه در بین دیگر فرزندان امام کاظم علیه السلام

 

http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSrzhewAwjdRs4VOE6HCf07A6CK6F7ToWCdFcM5afLnD8A6aWz4

شخصیت ممتاز فاطمه معصومه در بین دیگر فرزندان امام کاظم علیه السلام

فاطمه معصومه سلام الله علیها از جهت‏شخصیت فردى و کمالات روحى در بین فرزندان‏موسى بن جعفر علیه السلام بعد از برادرش، على بن موسى الرضا علیه السلام در والاترین رتبه جاى‏دارد. این در حالى است که بنا بر مستندات رجالى فرزندان دختر امام کاظم علیه السلام حداقل هجده تن بوده‏اند و فاطمه در بین این همه بانوى مکرمه سرآمد بوده است.
حاج شیخ عباس قمى آنگاه که از دختران موسى بن جعفر علیه السلام سخن مى‏گوید، درباره‏فاطمه معصومه سلام الله علیها مى‏نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله‏معظمه; فاطمه بنت امام موسى علیه السلام معروف به حضرت معصومه است‏».
ادامه مطلب ...

فاطمه معصومه(س) زینب حضرت رضا(س)است

روزى که کاروان خاندان اهل بیت، در مسیر حرکت از مدینه به مرو راه خود را از ساوه به قم تغییر داد، مسیر تاریخ نیز تغییر کرد و مرکزیت نشر علوم اهل بیت با قلمى از هجرت و با مرکبى از نور ترسیم شد.
آن روز در آن کاروان فاطمه معصومه(ع) حضور داشت، با نویى پرده نشین، اسوه عفاف و علم و عبادت که مى رفت تا با آرام گرفتن در باغ بابلان با چادر نور خود، چراغ راه همه آنانى شود که در عصر ظهور که ازگوشه و کنار جهان به عشق تبلیغ و ترویج دین گرد هم مى آیند و بر آنند تا حجت خدا را در آخر الزمان بر همه عالم تمام کنند. آن روز که موسى بن خزرج اشعرى، بزرگ عالم قم جهاز شتر حضرت معصومه را بر دوش کشید و او را در میان جمعیت استقبال کننده به منزل خویش برد، هیچ کس باور نمى کرد که این کاروان کوچک نه تنها بهار را براى قم بلکه براى همه بشریت تشنه حکمت علوى و فرهنگى‏فاطمى به ارمغان آورد و روزى جاى جاى رد پاى این بانوى دو عالم منبر تدریس علم و عرفان شود.

ادامه مطلب ...

دورنمـایـى از تـربیت و پـرورش فـاطمه معصـومه(سلام الله علیها)

 زیارت حضرت معصومه

 

بانـوى برتر فاطمه معصـومه(س) از جهت شخصیت فردى و کمالات روحـى در بیـن فرزندان موسى بن جعفر(ع) بعد از برادرش, على بـن مـوسى الرضا(ع) در والاتریـن رتبه جاى دارد. ایـن در حالى است که بنا بـر مستندات رجالـى فرزنـدان دختـر امام کاظم(ع) حداقل هجده تـن بوده اند و فاطمه در بین ایـن همه بانـوى مکرمه سرآمد بـوده است.
حاج شیخ عباس قمى آنگاه که از دختران مـوسـى بـن جعفر(ع) سخـن مـى گـوید, درباره فاطمه معصـومه(س) مى نـویسد: ((بر حسب آنچه به ما رسیده, افضل آنها سیده جلیله معظمه; فـاطمه بنت امـام مـوسـى(ع) معروف به حضـرت معصـومه است)).
اما شیخ محمد تقـى تسترى در ((قامـوس الرجال)) پا را فراتر مى نهد و فضیلت وى را نه تنها در بیـن دختران; بلکه پسران حضرت غیر از امام رضا(ع) بى نظیر مى داند و مـى نـویسـد: ((در میان فـرزنـدان امام کاظم(ع) با آن همه کثـرتشان, بعد از امام رضـا(ع), کسـى هـم شـاءن حضـرت معصـومه(س) نیست)).

ادامه مطلب ...

قم و حضرت معصومه (سلام الله علیها) از نگاه روایات

مگر فرقی هم می کند تهمورث پیشدادی قم را بنا کرده باشد یا بهرام گور ساسانی . در عصر هخامنشیان ساخته شده باشد یا به دستور کیخسرو پادشاه کیانی (1) . آنچه مهم است پیوند طبیعت این سرزمین با اسم و رسم آن است . قم جایگاه گرد آمدن آب و سبزه است که نشان زندگی و طراوت و پویایی است (2) و راهیان و مهاجران قم نیز زندگان جاودانه تاریخند که با «ماندن » و «پوسیدن » سخت بیگانه اند و تو این همه را خوب می دانستی!
می دانستی که شیطان - آنگونه که رسول خدا در سفر ملکوتی خود دید - در مقابل قم به زانو درآمد . (3)
می دانستی که پیامبر (ص) قم را شهر شیعیان نامیده و فرموده است: «اگر قمی ها نبودند هر آینه دین خدا از بین رفته بود .» (4)
می دانستی که علی (ع)، به هنگام نزول فتنه و نمودار شدن بلا و گرفتاری، شهر قم را سالم ترین اماکن معرفی نموده . (5)
می دانستی که جعفر صادق (ع) در حق قم و قمیان دعای خیر کرده و فرموده: «سلام خداوند بر اهل قم، خداوند آنان را از باران رحمتش سیراب گرداند و برکاتش را بر آنان فرود آورد و بدیهای آنان را به خوبی مبدل گرداند .
آنان اهل رکوع و سجود و قیام و قعود هستند . آنان فقیهان و عالمان و هوشمندانند، آنان اهل بینش و روایت و عبادت نیکو هستند . (6)

ادامه مطلب ...

کرامات معصومیه

 

مرحوم حاجی نوری رضوان الله علیه داستانی را نقل می کنند که چون در زمان خودشان و در نزدیکی محل اقامتشان واقع شده و گویا صاحب جریان را می شناخته اند داستانی ارزشمند اشت ایشان می گویند:

در ایامی که ما در کاظمین اقامت داشتیم و مجاور بودیم در بغداد یک مرد نصرانی بود به نام یعقوب که دچار بیماری استسقا شد و هر چه مراجعه به اطباء کرد نفعی نداد و بیماری او شدت یافت. چنان رنجور و لاغر گردید که از راه رفتن عاجز شد. او خود می گوید: پیوسته می گفتم خدایا یا شفایم ده یا مرگم را برسان.
ادامه مطلب ...