ای آینهی تقـوی، وی شاخه گل طوبی |
هستی ز تو شـد زیبا یا حضرت معصومه |
از جود و سخای تو، از لطف و عطای تو |
قم گشته بسی احیا یا حضرت معصومه |
شهر قم آشیان آل عباست |
حــــرم دختــــر ولی خداست |
جلـوهگاه تجلی حق اســـت |
اشرف از طور وادی سیناست |
عمـــهی اطهــر امــام جواد |
خواهــر طاهــر امام رضاست |
رحمــت کـــردگار بـر حرمش |
دائماً نازل از طــریق سماست |
آن شب زمین هوای بهشتی دوباره داشت |
آغـوش آســــمان به بغــــل ماهپاره داشت |
چشـــمان ابر روی زمیـــن را گـــرفته بـــود |
هر قطره با خودش سبدی پرستاره داشت |
این بار حــق به دامن موســی عطا نمــــود |
آن کوثـری که بال ملک گاهواره داشت |
خاک بهشت بهر قدمگاه تو کم است |
آغوش نجمه بود سرای رسیدنت |
قلــب برادرت ز تب شــوق آب شـــد |
در التــهاب ثانیــــههای رسیدنت |
از آن زمان که خواهر سلطان ما شدی |
بانو، شـــما ملیکهی ایــران ما شدی |
از آســـمان وجـــــود تو بر ما نزول کرد |
تا کـــوثــــر دوبـــاره قــــرآن ما شدی |
منت گذاشـــت بر ســر ما ناز مقدمت |
وقتی که آمدی تو و مهمان ما شدی |
با هـــر قـــدم به سینه ما جا گرفتهای |
یعنی تــو صاحب دل ما جان ما شدی |
بانی خیـــر و برکت این خطه گشتهای |
وقتی نســـیم ســبز بیابان ما شدی |
ولای حضرت معصومه راحت جانست |
به چشم مردم آگاه روح ایمانست |
کسی به دعوی ایمان خود بود صادق |
که پیــــرو نبی و تابع امامان است |
ای دختر عقل و خواهر دیـن |
وی گوهـــر درج عــز و تمکین |
عصمت شــده پایبند مویـت |
ای علم و عمل مقیـــم کویت |
ای میوه شاخســـار توحیــد |
همشیره ماه و دخت خورشید |
وی گــــوهـــر تاج آدمیــــت |
فرخنـــده نگیــــن خاتمیـــــت |